تازه های نشر سوره مهر راوی خاطرات دفاع مقدس می شوند - پایگاه خبری شیرگاه نیوز

به گزارش خبرنگار ، انتشارات سوره مهر، بزرگترین ناشر حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است. این انتشاراتی به تازگی سه کتاب با موضوعات مختلف از جمله دفاع مقدس، مدافعان حرم و خاطرات یک نجات یافته از فرقه بهاییت را منتشر کرده است. در اینجا به این کتاب ها اشاره می کنیم:

• چراغستان خاموش و مسجد بی محراب؛ خاطره ها و برداشت هایی از سفر حجاز

کتاب ساعت 5 بود خاطرات حسین سهمی از آزادگان و جانبازان استان سمنان را دربرمی گیرد. این کتاب به قلم حسینعلی احسانی در شش فصل تدوین و در انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

سه نفر عراقی با سرعت به سمت ما می آمدند. خودم را کنار دژ رساندم که پوتینم را در آورم تا راحت تر شنا کنم. بین دژ و نی ها حدود 50 متر بدون پوشش گیاهی بود و فقط جایی که می شد از دیدشان مخفی شد. با مهارتی که در شنا داشتم پنج دقیقه وقت کافی بود که خودم را به داخل نی ها برسانم. اما تا پریدم توی آب، از طرف دیگر هم دو نفر سر رسیدند. دیگر خیلی دیر شده بود. رفتم زیر آب تا شاید مرا نبینند.

نمی دانم چقدر زیر آب ماندم، اما در همان چند ثانیه رشته افکارم اول از همه رفت سراغ پدر، مادر و هشت برادر و خواهرم، به دوران کودکی ام در روستا و مدرسه که لحظه ای آرامش نداشتیم. از آب بالا آمدم که لوله اسلحه عراقی ها را روی سرم احساس کردم! دو نفر مسلح به من زل زده بودند و با عصبانیت از من خواستند که از آب بیرون بیایم

کتاب سال های عطا نوشته فیاض قادری مهرآباد در انتشارات سوره مهر منتشر شد. این کتاب سرگذشت زندگی عطاءالله قادری مهرآباد، یکی از بهایی زادگان استان آذربایجان غربی را روایت می نماید. او ضمن تعریف خاطراتش، به چگونگی بهایی شدن روستا های اطراف، خانواده و شمار بسیاری از مردم به وسیله مبلغان بهایی می پردازد.

ماجرای داستان از جایی آغاز می شود که فرقه بهاییت، با هدف رسوخ در لایه های درونی جامعه ایران، مبلغانی به دورافتاده ترین نقاط کشور می فرستد؛ تا از هر طریق بر شمار بهائیان بیفزاید. بهاییت که در زمان پهلوی اوضاع را مساعد دیده بود، به شکلی برنامه ریزی شده اعضا را پایبند می نماید و با مشغول کردن آنان به فعالیت های ریز و درشت، سیطره بر جان و مال اعضا، مشخص تکلیف در مسائل شخصی از قبیل ازدواج، درس، شغل، محل زندگی و...، آزادی فردی را به طور کامل نقض می کند؛ تا همه بهاییان طفیلی تشکیلات باقی بمانند.

قادری، به رغم سختی های فراوان، سال ها در شهر های مختلف به بهائیت خدمت کرد و تا سال ها پس از انقلاب همچنان بهائی بود و خدمات گسترده ای برای پیشبرد اهداف تشکیلات ارائه کرد او پس از مدتی از فرقه بهائیت خارج می شود و در کتاب سال های عطا خاطرات خود را نقل می نماید

کتاب ردّپای مه نوشته میرعمادالدین فیاضی، خاطرات شفاهی علی پرشکوهی از جنگ سوریه است که در انتشارات سوره مهر منتشر شد. او در سال های 1394 تا 1396 برای حضور در جنگ با دشمن تکفیری سه بار به سوریه اعزام می شود این کتاب این سه ماموریت را روایت می نماید.

فاصله حلب تا خانات را حدود یکساعت تا یک ساعت و نیم رفتیم. نزدیک حلب صدای درگیری ها را می شنیدیم. هواپیما های روسی مدام منطقه را بمباران می کنند. دشمن هم با خمپاره و عمل انتحاری جواب می دهد، مخصوصا تک تیرانداز های زیادی دارند که از آن ها برای زدن بچه ها استفاده می کنند. چون سیمکارت سوری دارم می بینم مدام تروریست ها پیام می دهند که در حال عملیات بزرگی هستیم و از مردم و نیرو های جیش سوری می خواهیم که صحنه را ترک کنند.

تبلیغات فراوانی می کنند، همین امر باعث شده تا مردم بی دفاع اطراف حلب وحشت زده شوند و از خانه هایشان فرار کنند. در پیام ها آمده بود که ما پنج هزار نیرو داریم و به زودی عملیات ما آغاز می شود و ضربة بزرگی به ایرانی ها خواهیم زد تا برای همیشه یادشان باشد