متن و ترجمه آهنگ Love، Paranoia از Tame Impala
به گزارش پایگاه خبری شیرگاه نیوز، متن و ترجمه آهنگ Love/Paranoia از گروه Tame Impala که قرار هست روایت متفاوتی از یک رابطه رو توش بشنوید، سبک آهنگ فوق العادس و متوجه میشید چرا این گروه متفاوت و محبوب هستن.

سلام به شما خبرنگاران ی های عزیز امروز متن و ترجمه آهنگ Love/Paranoia رو براتون آماده کردم.
گروه Tame Impala سال 2015 آلبوم موفقی به نام Currents عرضه کرد که در سال 2016 نامزد دریافت جایزه گرمی هم شد.
در این آهنگ راوی فردی است که به رابطه عاشقانه خود شک نموده در حالی که ابتدا همه چیز خوب پیش میرفته. اما با گذشت زمان بدگمانی بر او چیره شده و دست به کارهایی زده که حالا از انجامشان پشیمان شده. در واقع راوی بدگمانی خودش رو از رابطه قبلی داره و به همین علت مبتلا به بیماری شک شده. اما باز هم در این آهنگ تعیین نیست شخص مقابل خیانت نموده یا خیر با این حال راوی از بهم خوردن رابطه پشیمان هست.
Tame Impala که هد گروهش کوین پارکر هست یک گروه راک استرالیایی است و اولین بار در سال 2010 با انتشار آلبوم Innerspeaker به معروفیت رسید. اونها خودشون رو یک گروه راک با موضوعات روانی می دونن که بر ملودی های رویا گونه تاکید دارن.
حتما سری هم به آهنگ Прощание بزنید که برو بچه های روسیه برامون خوندن و متن و ترجمه آهنگ رو براتون در سایت خبرنگاران قرار دادیم:
متن و ترجمه آهنگ Прощание از Три дня дождя
بسیار خب دیگه بریم سراغ متن و ترجمه آهنگ Love/Paranoia امیدوارم خوشتون بیاد.
Love/Paranoia :
http://bedunim.ir/wp-content/uploads/2023/11/Tame-Impala-LoveParanoia-Official-Audio.mp3متن و ترجمه آهنگ Love/Paranoia :
[Verse 1]
I may not be as honest as I ought to be
Now that, when the walls go up
I said it didnt worry me but it hit me like an arrow
شاید به اون مقدار که باید رو راست نبودم
حالا که، دیوارها بالا رفته (بین ما فاصله ایجاد شده)
گفتم این موضوع منو نگران نمی کنه اما مثله یک تیر بهم آسیب زده
(شرایط برای راوی تغییر نموده او می داند رفتارش مانند گذشته نبوده و حالا که همه چیز خراب شده به خودش آمده. سعی دارد اوضاع را عادی جلوه دهد اما می داند فاصله بوجود آمده ضربه سنگینی به او وارد نموده.)
Babe, to know, I could just be paranoid
Wont quell the desire to know what was really going on
Does it really f*cking matter, babe? is all you can ask me
Okay, fair play, here we go
عزیزم، بدون، ممکنه فقط بدگمان شده باشم
میلم به دانستن اینکه واقعا چه اتفاقی افتاده فروکش نمی نماید
چیزی که می تونستی بپرسی (این بود) عزیزم، واقعا اهمیتی داره؟
بسیار خب، بازی عادلانه، برو که رفتیم (بفرما)
(راوی دچار شک و تردید شده و نتوانسته میلش به دانستن واقعیت را فرو بناشند و همین موضوع باعث آسیب تماشا رابطه شده، حالا به خود فکر می نماید که می توانسته از کنار این موضع عبور کند اما ننموده.)
[Verse 2]
Ive heard those words before
Are you sure it was nothing
Cause it made me feel like dying inside
این کلمات رو قبلا شنیدم
مطمئنی چیزی نبود؟
چون باعث میشه احساس کنم از درون می میرم
(با اینکه معشوق به او می گوید اتفاقی نیفتاده بدگمانی راوی آنقدر شدید است که این کلمات برایش سنگین است.)
Never thought I was insecure, but its pure
Didnt notice until I was in love for real
هیچ وقت فکر نمی کردم آسیب پذیر باشم، اما این خالصه
تا وقتی واقعا عاشق شدم متوجه نشدم
(این بدگمانی را حاصل عشق زیادش می داند. شاید در رابطه های قبلی جدی نبوده و برای همین چنین موضوعاتی آزارش نمی داده.)
Am I really gonna cross the line
Just to find what youre typing?
If only I could read your mind
Oh, Id be fine, Id be normal
But nows my time, gonna do it
واقعا می خوام حد و حدود خودمو بشکنم
فقط برای اینکه بفهم چی تایپ می کنی
اگر فقط می تونستم فکرتو بخونم
آه، خوب می شدم، عادی می شدم
اما حالا فرصتش رو دارم، می خوام انجامش بدم
(راوی به جایی رسیده که می خواهد گوشی شخصی عشقش را جستجو کند تا بفهمد چه پیغام هایی دارد، با اینکه می داند این کار عمل زشتی است اما نمی تواند جلوی خودش را بگیرد. با این حال آرزو می نماید ای کاش می توانست فکر معشوق را بخواند تا دیگر دچار بدگمانی نشود.)
[Verse 3]
And suddenly Im the phony one
The only one with a problem
True love is bringing it out of me
The worst in me, and I know now
و یکباره فریبکار شدم
تنها کسی که مشکل دارد
عشق واقعی از درونم بیرون کشیدش
بدترینم را نشان داد، و حالا می دانم
(راوی حالا پی به اشتباه خود برده و می داند بی علت بدگمانی نموده، نکته جالب این است که بدگمانی او حاصل از عشقی واقعی است اما عشق اینبار روی بد او را نشان داده و خود نیز متوجهش شده.)
Do you remember the time we were
The time we were by the ocean?
I didnt care if it was day or night
The world was right where I wanted
Girl Im sorry
Babe Im really, really sorry
یادت می یاد وقتی …
وقتی کنار اقیانوس بودیم؟
برام مهم نیست صبح بود یا شب
جهان درست همونجایی بود که می خواستم
دختر من متاسفم
عزیزم من واقعا، واقعا متاسفم
(گویا بعد از کاری که نموده معشوق از او فاصله گرفته و حالا راوی سعی می نماید با به یاد آوردن خاطره و لحظات خاصی که با هم داشتند دوباره دله او را بدست بیاورد و قدرت عذر خواهی خود را بالا ببرد.)
منبع: بدونیم